نقش پدر
دختران برای رشد روانی به پدر نیاز دارند ، وقتی که پدر نقشی در زندگی او نداشته باشد و در نتیجه این دختران خود را محبوس میکنند و به دنیای درون خود پناه میبرند .
اینگونه دختران برای خود زرهی میسازند و از اینکه زیبا به نظر برسند امتناع می کنند یا خودشان را شبیه به دخترانی با شهرت های زود گذر در مجلات می آرایند .
آن ها زن واقعی ، زنی که به دنیا می آمده است ، زنی که پا به سن می گذارد ، عشق می ورزد و می میرد را از خود طرد می کنند و شخصیت واقعیشان هرگز آشکار نمیکنند .
آن ها نوجوانانی ابدی می شوند که به خودشان خیانت می کنند و هویت خویش را بر اساس تصویری که دیگران به ویژه مردان به آن ها منعکس کرده شکل می دهند .
نوجوانان ابدی از بالغ شدن امتناع می کنند و مسئولیت برنامه ریزی زندگی و سرنوشت خود را به دست دیگران می سپارند و به جای اینکه در زمینه مورد علاقه خود فعالیت کند ترجیح می دهند هر چیزی که زندگی یا مردان زندگیشان پیش رویشان قرار می دهند بپذیرند .
چنین رفتار هایی عموما انعکاس دهنده رنج و ناراحتی زنی است که از سوی پدرش نادیده گرفته شده یا پدرانی که دخترشان بخاطر زیبایی تحسین می کنند و نسبت به استعداد ها و شایستگی هایشان بی اعتنا هستند .
و این دختران برای جبران این بی اعتنایی و رفع نیاز خود به هر قیمتی که شده می خواهند که دیگران را راضی نگه دارند .
از کتاب : عاشقی یعنی جدایی کاری از گای کارنو
نظرات کاربران